سجاد عربی- معمولاً شهرنشینی و صنعتی شدن را مترادف توسعه می دانند چرا که در مقایسه با جامعه ماقبل صنعتی – سرمایه داری، انسان روستایی و یا قبیله ای پیوسته با فقر و بیماری، بیسوادی، غارت، کشتار و ظلم دست به گریبان بوده است. وضعیت جامعه فعلی بشری از منظر دستاوردهای عظیم آن قابل قیاس […]
سجاد عربی- معمولاً شهرنشینی و صنعتی شدن را مترادف توسعه می دانند چرا که در مقایسه با جامعه ماقبل صنعتی – سرمایه داری، انسان روستایی و یا قبیله ای پیوسته با فقر و بیماری، بیسوادی، غارت، کشتار و ظلم دست به گریبان بوده است. وضعیت جامعه فعلی بشری از منظر دستاوردهای عظیم آن قابل قیاس با گذشته ماقبل شهری و صنعتی شدن نیست.
اما اداره و ساماندهی جامعه نوین و توسعه فزاینده آن چنان پیچیدگیهایی ایجاد کرده که در اغلب موارد به درماندگیهایی ختم شده اند که امروزه با واژه بحران شناخته می شوند: بحران محیط زیست، بحران ایدز، بحران فقر و بالاخره بحران حاشیه نشینی شهری که این آخری مستقیماً در حوزه مدیریت شهری و توسعه قرار می گیرد.
در خوش بینانه ترین برآوردها از جمعیت ۹۵۰ میلیون نفری حاشیه نشین در جهان (بیش از ۱۵ درصد جمعیت جهان) هفت میلیون آن در کشورمان زندگی می کنند (۱۰ درصد) و به یاد بیاوریم که قریب ۴۰ میلیون نفر از جمعیت کشور در شهرها زندگی می کنند. و این در حالی است که بیش از ۴۰۰ هزار نفر در استان کرمانشاه حاشیه نشین هستند و این یعنی به صدا درآمدن یک زنگ خطر جدی. اما ۵۰ سال پیش فقر روستایی فقر غالب در ایران بود، امروز این فقر شهری است که چالش مدیریت شهرها و برنامه های توسعه ملی است. در ثروتمندترین کشور جهان یعنی ایالات متحده طبق آمار رسمی دولتی بیش از ۳۵ میلیون فقیر داریم که ۲۷ میلیون آن آلونک نشین شهری هستند (ارتورسولیوان، اقتصاد شهری ۲۰۰۰).
این مجموعه شرایط یعنی درجه بالای ریسک بی ثباتی محیط کسب و کار برای مدیران. حاشیه نشینی جایگاهی در امنیت ملی نیز دارد بخصوص در جهانی که قسمت اعظم سرکردگان آن حامی ما نیستند و ما برای آنها وصله ناجور محسوب می شویم .اگرچه حاشیه نشینی در ایران نسبت به اکثر کشورهای درحال توسعه وضع وخیم تری ندارد اما این امر را به هیچ وجه نباید به خوش خیالی ختم کرد. نخست باید نهادی نیرومند و درخور برای شناخت همه جانبه آن (و بانکی اطلاعاتی ، آن هم در کشور ما که ثبت مکان زندگی اجباری نیست و هیچ شهرداری ای چنین اجباری ندارد) به وجود آورد. دیگر اینکه در درازمدت این برنامه های توسعه هستند که باید از جمعیت مهاجر از روستاها و شهرهای کوچک بکاهند و ایضاً این در استراتژی های درازمدت است که جستجو کنیم چرا قیمت و رانت زمین شهری در کلانشهرهای ما این چنین غیرعادی است .حاشیه نشینان شهری با جایگاه شهروند بودن فاصله زیادی دارند ولی می توانند شهروندان آینده باشند حتی در روندی تدریجی و… اما این به این معنا نیست که آنها درحال حاضر تهدیدی جدی نیستند. به راستی اگر قرار باشد برای چالش های حاشیه نشینی برنامه ای طراحی شود چه کسانی (یا نهادی) باید به سراغ چه نسخه هایی بروند؟در پایان یادآوری کنیم که براساس مطالعات سازمان ملل «حاشیه نشینی و آلونگ نشینی چالش اصلی هزاره سوم خواهدبود» به آماری که این نهاد عرضه کرده است نگاه کنیم. در سال ۲۰۰۱ از ۹۲۰ میلیون جمعیت حاشیه نشین شهری جهان ۴۵ میلیون آن (یعنی ۶ درصد) در کشورهای توسعه یافته قرار دارند و ۸۶۰ میلیون دیگر یعنی ۴۳ درصد جمعیت شهری در آلونکهای کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند.
Thursday, 14 August , 2025