✍️حامد شاهینی سالیان دراز است که از اولین تعریف سازمان یونسکو درباره سواد یعنی “توانایی خواندن و‌ نوشتن ” گذشته است . جوامع مختلف بر اساس همین تعریف مراکز آموزشی خویش را آن زمان ساخته‌اند. اینک با پیشرفت علم و تکنولوژی همچنین با ورود اینترنت ، ماهواره و موبایل باعث شده است تا این تعریف […]

✍️حامد شاهینی

سالیان دراز است که از اولین تعریف سازمان یونسکو درباره سواد یعنی “توانایی خواندن و‌ نوشتن ” گذشته است . جوامع مختلف بر اساس همین تعریف مراکز آموزشی خویش را آن زمان ساخته‌اند.
اینک با پیشرفت علم و تکنولوژی همچنین با ورود اینترنت ، ماهواره و موبایل باعث شده است تا این تعریف نیز مطابق با وضعیت امروز تغییر نماید .بطوری که سازمان یونسکو در آخرین اطلاعیه خود سواد را «توانایی تغییر در خود (دیگران) » تعریف کرده است.
کارشناسان به خوبی می دانند این تعریف همه جانبه و سنگینی از سواد برای دوران متمادیست .
توانایی ارتباط با دیگران ، آداب ارتباطات ، مهر ورزیدن ، توانایی رفع نیازهای خویش به عنوان یک شهروند الکترونیک، شناخت خود ، توانایی تسلط بر خویش و بالا بردن آستانه تحمل، توانایی کارگروهی و شراکتی، تغییر نگاه ، تقویت روحیه کارآفرینی و خلاقیت و نوآوری …همه و همه ی بسیاری از این قبیل توانایی ها که در فرد ایجاد می شود می تواند در تعریف نوین سواد بگنجد و تغییرات مد نظر سواد نوین حادث نمی گردد مگر در ساختاری غیر از ساختار سنتی که اکنون بر فضای آموزشی ما حاکم می باشد، حکمرانی آموزشی سنتی بسان آب در هاون کوبیدن است !
به همین منظور ممالک پیشرفته و در حال توسعه برای رسیدن به اهداف تعریف جدید سواد، رویکرد نوینی را در قبال آموزش و پرورش در پیش گرفته آند.
ابتدا نقشه های مدارس خویش را بروز و به کارگاههای پیشرفته با متراژ بالا و مختلف مجهز کردند.
سپس تمامی وسائل و تجهیزات لازم بر اساس نظر کارشناسان خبره تکنولوژی آموزشی نوین تهیه و مجهز کرده آند.
و در نهایت با تغییرات محتواهای آموزشی بر مبنای نیازهای امروزی و آموزش نیروهای تخصصی ویژه هر رشته از قبیل معلم تخصصی ، استاد کار ، همراه معلم ، مربی و سرپرست کارگاه و….شرایط را برای یک آموزش کارا و سودمند که بتواند تغییرات مد نظر در دانش آموزان ایجاد نماید، فراهم کرده آند .
در سبک نوین آموزش سرپرست کارگاه چیدمان کارگاه را بر اساس ماهیت درس که فرقی ندارد ادبیات باشد یا آموزش انگلیسی با میزهای مجهز چهار یا پنج یا … نفره چیده و استادکار تجهیزات لازم را چک تا معلم و همراه و مربی و …وارد و همگی با هم در کلاس درس به صورت عملیاتی موضوعات را دنبال کنند این نوع آموزش در گام اول دانش آموزان این قدر با هم حرف می زنند تا هم تخلیه و هم مهارت گفتگو کردن گروهی را راجع به یک موضوع یاد گرفته و در ذهن آنها نهادینه شود جامعه ما متاسفانه هنوز در این گام اول مانده است و ریشه ی همه ی این مشاجرات و نزاع ها در کف خیابان ، از غفلت در اینجا نشات می گیرد.بنابراین بدرستی خرد جمعی دنیا به این نتیجه رسیده است که «سنگ بنای هر تحول در جامعه آموزش و پرورش است ».
آن چه امروز از فارغ التحصیلان آموزش و پرورش در کشور ما به چشم می خورد خروجی دانش آموزانی با توانایی خواندن و‌نوشتن بطوری که عاجز از فهم و درک جملات در کنار هم می باشد . در یک همایش یکی از فرماندهان محترم نیروی انتظامی عنوان نمودند از ۴۰۰نفر از سربازهای دیپلمه در آموزش مقدماتی نظامی یک پایگاه خواسته شده تا یک درخواست مرخصی کتبی برای چهار روز از مافوق تحویل دهند تا آنها را چهار روز مرخص نمایند با کمال تعجب حتی یک نفر هم نتوانسته است، کامل و جامع این درخواست کتبی را بنویسد!؟
با این وضعیت در بهترین حالت خروجی آموزش و پرورش ما افرادیست با تل انباری از اطلاعات شهودی که اطلاعات آنها هیچگونه فایده ای برای شخص و جامعه ندارد صرفا به جز اشغال کردن فضای مغزی دانش آموزان هیچ گونه تغییر ی در فرد و جامعه ایجاد نخواهد کرد .این موضوع نشان دهنده ی آن هست که فضاهای آموزشی و نیروهای تخصصی و تجهیزات و محتوا و در یک کلام ساختار در همان شکل و شمایل اولیه راکد در کشور مانده است و متاسفانه با همان سبک ادامه و سرمایه های این مملکت را هدر می دهیم .
توانایی خواندن و‌نوشتن به تنهایی نمی تواند منجر به تربیت فرد برای روزگار کنونی گردد همین بود که سازمان یونسکو تعریف جدید را ارایه داد و لازم دانست تا فرد امروزی نیز بر اساس تکنولوژی و فناوری نوین تغییر کند.
بنابراین جوامع پیشرفته در حال توسعه با توجه ویژه به آموزش و پرورش و با تخصیص میانگین بیش از ۵درصد GDP(ارزش ریالی ناخالص کل کالاها و خدمات تولیدی یک کشور در یک سال ) با تمرین های عملی کارهای گروهی و تعاون ، دوست داشتن ، احترام متقابل ، آسیب های اجتماعی را کنترل با جامعه ای پاک و پالایش شده بر مسیر موفقیت گام برداشته اند.
اینک در کشور ما با همه چالش ها در آموزش و پرورش با اختصاص حدود ۳درصد GDP نمی توان به تحول در خور شایسته امیدوار بود.
در مقام مقایسه اگر یک سطح پایین تر بیاییم استان هایی که مدیران میانی در شوراهای های آموزش و پرورش، به صورت عملیاتی نه نمایشی، انجمن و اولیا با اتخاذ سیاستی باعث تغییر نگاه مردم و جلب حمایت آنها همچنین همراهی سایر دستگاه ها در کمک و همراهی آنها موفق تر از سایر استان ها می باشند
سازمان یونسکو جهت حرکت عمومی کشورها در راستای نظم نوین جهانی برنامه ای مشترک تحت عنوان ۲۰۳۰یعنی آمادگی برای زندگی در دهه ۳۰میلادی را به کشورها ارایه داده است.
کارشناسان خبره آموزشی کشور ما بر اساس تحقیق و پژوهش این برنامه را مناسب کشور اسلامی ما ندانسته و
خوشبختانه کشور ما به عنوان کشوری که زودتر از سایر ملل و سازمان های جهانی یک برنامه تحت عنوان «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش » در دهه ۸۰ بوسیله کارشناسان تدوین و در دهه ۹۰ به عنوان افق ۱۴۰۴به اجرا در آورده اند .
این سند با آنکه دارای اهداف والاست ولی آرمانیست و الان که در آستانه سال آخر این برنامه می باشیم مدیران صف و ستاد و ذی نفعان می دانند که نتوانسته است خروجی آموزش و پرورش را مطابق با هدف اصلی سند یعنی رهنمون دانش آموزان مطابق با شجره طیبه به منصه ظهور برساند همچنین توانایی همسو کردن نگاه حاکمیت و بسیج همه دستگاه‌ها برای مرتفع سازی ابرچالش های آموزش و پرورش را نداشته است! بنابراین براساس بند آخر همین سند که عنوان کرده است اگر این سند نتوانست آموزش و پرورش را متحول نماید آن را اصلاح یا تغییر دهید ، به نظر می رسد ،بازنگری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ضروریست.
لازم به یادآوری است که مرکز مطالعات و پژوهشهای بین المللی سنجش آموزش و پرورش های جهان در آخرین آزمون تیمز(TIMSS) و پرلز(PIRLS) خود به ایران( آموزش و پرورش ) هشدار داد که بیش از ۶۰ درصد (هر پنج نفر سه نفر) دانش آموزان ایرانی با محتوای آموزشی کلاس ها بیگانه اند !!
مرکز سنجش پیشرفت تحصیلی (تیمز و پرلز ) در آمریکا و با همکاری کشورهای کانادا و آلمان و استرالیا هر پنج سال یکبار با حضور لااقل پنج هزار دانش آموز در هر کشور برگزار می گردد و در بعضی از کشورها نتایج این آزمون وزیر آموزش و پرورش را به استیضاح می کشاند !
اینک آموزش و پرورش با ابرچالش های جدی چون، انبوە فضای فرسوده آموزشی، کمبود شدید نیروی انسانی و متخصص، کمبود شدید فضای آموزشی استاندارد،
برنامه های کم عمق و بدون کارشناسی و شتابزده،
تراکم بالای کلاس ها در مراکز ،
توسعه نامتوازن آموزشی و فضاهای اموزشی ،
پایین بودن میانگین نمرات امتحانات نهایی پایه دوازدهم به عنوان امتحان استاندارد کشور ، کمبود شدید بودجه با میزان بیش از ۹۹/۵درصد حقوق پرسنلی و امورات جاری، پرداختن به برنامه های حاشیه ای جهت درآمد سازی که گاها بدون نظارت و همراه با رانت و ناشفاف ، جمعیت قابل توجه تارکان تحصیل ، قاطبه مدیران سفارشی و هلی بردی ، بی انگیزگی نیروی انسانی از صف تا ستاد ، با بیمه ای در سطح پارینه سنگی ، بدون هیچ برنامه رفاهی و پشتیبانی، غرق و در حال دست و پا زدن است !

حال باید بپذیریم اگر امروز از آموزش و پرورش غفلت نماییم فردا تقاص آن را در کف خیابان ها خواهیم داد !