شکوفه مظفریپور: جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار باختر با بیان اینکه صدا و سیما که عنوان ملی را یدک میکشد، افزود: این سازمان در عمل و اجرا به عنوان خود وفادار و پایبند نیست و به دلیل نگاه و اهداف سلیقهای و انحصاری، روز به روز از زندگی، خواستها و […]
شکوفه مظفریپور: جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار باختر با بیان اینکه صدا و سیما که عنوان ملی را یدک میکشد، افزود: این سازمان در عمل و اجرا به عنوان خود وفادار و پایبند نیست و به دلیل نگاه و اهداف سلیقهای و انحصاری، روز به روز از زندگی، خواستها و نیازهای جامعه دور میشود و به علت خودینوازی و حمایت از همسوها و بدعهدیها، راه فعالیتهای فرهنگی و هنری و درهای خود را به روی هنرمندان حرفهای بسته است.
وی افزود: ضعفهای فراوان برنامهها و تداوم حرکت در مسیر تکرارها و نبود خلاقیت و نوآوری و تولید فیلمها و سریالهای بدون کیفیت و فاخر، تقلید و تولید برنامهها و شوها از تلویزیونهای خارجی گروههای بیشتری از مردم را به سوی استفاده از برنامهها و محصولات ماهوارههای بیگانه سوق میدهد.
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه صدا و سیما حتی در تدارک و تولید برنامههای مناسب مناسبتی هم ناتوان است، اظهار داشت: نمونه بارز آن مصادف بودن نوروز و ماه رمضان است که هیچگونه برنامه و سریال ویژهای برای این ایام ندارد و شبکههای مختلف خود را با باز پخش سریالهای قدیمی و فیلمها و سریالهای سَر و دُم بریده خارجی پر کرده است.
آذین ادامه داد: صدا و سیمایی که روزگاری بنا بوده دانشگاه جامعه و مُبلغ و مروج زندگی سبک ایرانی و اسلامی و در حوزه فرهنگی، فرهنگساز باشد در حد مهد کودک هم کارکرد فرهنگی، رسانهای و اجتماعی ندارد.
برنامههای تلویزیون تناسبی با نوروز و رمضان ندارد
وی درباره برنامههای نوروز گفت: برنامههای سیما در سال جدید جدا از برخی ویژه برنامههای نوروزی که فقط در دکور تازگی داشتند و در اجرا، مضمون، محتوا و کیفیت تکراری بودند در مورد ماه رمضان هم همین طور است، تناسبی با این ایام مهم ملی و دینی ندارند.
این منتقد سینما و تلویزیون افزود: تلویزیون این روزها دو سریال در حال پخش دارد، مجموعه عاشقانه تاریخی «آتش و باد» از شبکه سه که صرف نظر از کیفیت آن، نسخهای دیگر از عاشقانه «گیلدخت» است که مانند آن زندگی و مناسبات اجتماعی و سیاسی دوران قجر بستر داستانهایش را تشکیل میدهد.
آذین گفت: معلوم نیست چه دستی در کار است که سریال درباره دوران قجرِ سیاه، تلخ و بدنام ساخته میشود. آیا سفارش دهندگان و تولیدکنندگان این قبیل سریالها و فیلم ها، قصد مشروعیت بخشی به آن دوران و شاهان و درباریان قجر را دارند؟!
«نون.خ» فاخر نیست
وی درباره پخش سریال «نون.خ» از شبکه یک اظهار داشت: این سریال همان مسیر سریال «پایتخت» را دنبال میکند، گرچه در دوران نبود آثار طنز قوی و طنازان حرفهای در سیما، در میان مخاطبان برای خود مشتری دارد لیکن این حد از استقبال به معنای درجه یک و فاخر و شاخص بودن آن نیست.
این منتقد سینما و تلویزیون افزود: «نون.خ» سریالی متوسط با رویکردهای طنازی و اجتماعی محسوب میشود. صدا و سیما با چنین بضاعتی امسال هم از سوی مردم و اهالی فرهنگ و هنر نمره قبولی نگرفت. صدا و سیما برای مردمی شدن، نیاز به تغییرات اساسی در مدیریت، تفکر، برنامهسازی و اجرا دارد، در غیر این صورت و با این روند، دستاوردهای آن فرهنگسوزی، مردم گریزی، هنرمندآزاری و هدررفت بیتالمال است.
آذین با تاکید بر اینکه بزرگترین معضل و نقص کشور بعد از مشکلات عظیم اقتصادی، فقر و ضعف فرهنگ و غفلت مسوولان از فرهنگ و فرهنگسازی است، افزود: مدیران و اداره ملوک الطوایفی سینما و صدا و سیما نمونه ملموس آن هستند. مملکت به کار فرهنگی تخصصی گسترده و مستمر با حضور کارشناسان، متخصصان و صاحبان نظر و منتقدان حرفهای، استادان کاربلد و مسوولان باسواد و متعهد و معماران درجه یک و معماری فرهنگی و هنری نیاز دارد.
فرهنگ با شعار و توهم ساخته نمیشود
وی در ادامه گفت: این مهم با وجود صدها سازمان و تشکل موسوم به فرهنگی و هنری با هزاران پشت میزنشین و شعر و شعار و توهم و رویاپردازی و تحمیل سلیقه و دستور اداری و ایجاد محدودیتها و ممنوعیتها و اختصاص بودجههای کلان به نااهلان ممکن نیست و تا این مهم اجرایی نشود شاهد تداوم انحرافها و بیراهها، فرهنگسوزیها، حیفومیل بیتالمال و انواع زخمها و رنجها و مرگ ومیر هنرمندان و هنر در کشور خواهیم بود.
هنرمندان پرچم فرهنگ بر دوش دارند
این منتقد سینما و تلویزیون درباره خودکشی برخی هنرمندان در چند سال اخیر اظهار داشت: هنرمندان در صفوف اهالی فرهنگ و هنر جای دارند و به عنوان پیشتازان فرهنگسازی و پاسداران فرهنگ و ارزشها و آرمانهای کشور تلقی میشوند. هنرمندان برای قرار گرفتن در چنین جایگاهی باید افزون بر دانش و تخصص در زمینه فعالیتهای هنری خود به دلیل ویژگیها و جذابیتهای دنیای هنر و مورد توجه قرار داشتن از سوی مردم به ویژه نسلهای جوان و نوجوان که علاقه و استعداد فراوان در فراگیری، تاثیرگیری و تقلید و تاثیر گذاری اجتماعی دارند، پرچم نقش وظیفه، تبلیغ و رسالت فرهنگی بزرگ کشور را بر دوش کشند و به مولفههای یاد شده به درستی اشراف داشته، به آن وفادار بوده و در عرصه هنر و اجتماع به آن مبادرت نمایند.
آذین افزود: از آنجایی که عوامل اصلی حضور گروهی از هنرمندان، مسایل و تعهدات فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی نیست و بسیاری فاقد تحصیلات آکادمیک هنری بوده و حتی برخی دارای روابط عمومی مناسب اجتماعی نیستند و عمدتا برای کسب شهرت و ثروت و دیده شدن، وارد جهان پر غوغای هنر از جمله فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی میشوند گرچه ممکن است عدهای از آنها در حوزه هنر، پیشرفتهایی به دست آورند، ولی در زندگی خانوادگی و اجتماعی موفق نیستند.
وی گفت: جدایی همسران در میان هنرمندان، خودستایی و جدایی از مردم، نمونههایی از ویژگیهای شاخص این طیف و مردمی نبودن هنرمندنماها است. دنیای جنجالی و آشفته هنر و سینما در جهان و ایران که در کشور ما به علت سپردن شدن مدیریت و اداره فرهنگ و هنر به افراد سیاسی که دارای هیچگونه دانش فرهنگی و تخصص لازم نیستند و در پی اجرایی کردن اهداف گروهی و سیاسیاند، آلوده و مساعد انواع بیماریها، انحرافها، سوداگریها و فسادها است و در کشور ما بروز و ظهور انواع تباهیهای اخلاقی و جنسی، باندها و مافیاها و پولشویان از عوارض آن است.
این منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه هنرمندان سلامت اندیش و متعهد در چنین فضای مسمومی مرگ تدریجی خود و هنر را تجربه میکنند، افزود: چون همه چیز در مسیر برنامههای غیرفرهنگی و اجتماعی است و آنها انتقادها و اعتراضهای خود نسبت به عملکردهای نادرست نامدیران و نامسوولان هنر و فرهنگ و منحرفان فرهنگ را به علت نبود گوش شنوا و درک نقد و اصلاحپذیری، بدون اثر میبینند، به مرور دچار ناامیدی و افسردگی و انزوا شده و به ناچار پا روی علایق و دلبستگیهای خود گذاشته و هنر را رها میکنند.
محدودیت هنرمندان را منزوی میکند
آذین ادامه داد: در چنین حال و فضایی هنرمندانی که دارای ظرفیتهای انسانی و ایمانی کمتری هستند و فشارها، تهدیدها و تحقیرهای دیگران در زندگیهای شخصی، هنری و اجتماعی را تاب نمیآورند و همسو و همصدا نمییابند، از امید و انگیزه و باور فاصله گرفته و هر چه آزارها و محدودیتها و ممنوعیتها و انحصارطلبیها و دگماندیشیها شدت مییابد، انزوای آنها هم شدت یافته و در مسیر نادرست افتاده و بعضی در شرایط بد روحی، خودکشی میکنند تا بدینوسیله ناامیدی و ضعف ایمانی خود و اوج آزارها و فسادهای نامدیران و نامسوولان را عیان کنند.
وی خودکشی هنرمندان را نشانگر انبوه غلطها و انحرافها در جامعه و هنر دانست و گفت: این رخدادهای تلخ بر جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان تاثیرگذار است و امروز و فردای هنر و هنرمند را ناامیده کننده به تصویر در میآورد. تمام این فجایع، محصول غفلتها و کوتاهیهای مسوولان و مدیران کشور در حراست از فرهنگ کشور و باورهای جامعه و فرهنگسازی است.
این منتقد سینما و تلویزیون درباره واکنش هنرمندان به مسایل سیاسی کشور اظهار داشت: انسان اجتماعی نمیتواند انسان سیاسی نباشد، آنچه در جای جای جامعه روی میدهد و با زندگی و وقایع اجتماعی مردم مرتبط است، از امور خانوادگی و فرهنگی گرفته تا مسایل اقتصادی و سیاسی، به یک یک افراد جامعه ربط دارد و باید در قبال آنها واکنشهای معقول و مناسب داشته باشند.
اظهار نظر سیاسی هنرفروشی نشود
آذین افزود: مشارکت فعال هنرمندان نه در قالب برنامهها و صنوف هنری که در چارچوبهای شخصی و اجتماعی در امور سیاسی، یک اقدام لازم و تاثیرگذار است، اما این مهم به معنای هنرفروشی به قدرتمداران سیاسی نیست و هنرمندان هم باید مانند دیگران محکم و مستدل در فضای سلامت، حرفها و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی خود را مطرح کنند.
وی ورود و نفوذ سیاست به جهان هنر و سینما را به معنای آلوده و تخریب کردن ارزشها و آرمانهای فرهنگی و هنرمندان دانست و گفت: دخالت سیاسی در هنر از راههای اعمال سلیقه و سانسور و گماردن افراد سیاسی در مقام های فرهنگی و تولید دستوری و سفارشی آثار هنری و سینمایی به معنای ویرانی و مرگ هنر و هنرمند در جامعه است.
تحریم جشنواره فجر سقوط از آن سوی بام!
این منتقد سینما و تلویزیون اظهار داشت: تحریم جشنواره بین المللی فیلم فجر به رغم تمام نادرستیهای حاکمان بدون دانش و تخصص سینما، از سوی هنرمندان، حرکت درستی نبوده و نیست. چرا که این حرکت، به معنای سقوط از آن سوی بام است. اگر از حضور سیاست توسط مسوولان در سینما و هنر و جشنواره ناراحت هستیم و آن را غلط میدانیم، چنین اقدامی از ناحیه هنرمندان را هم باید محکوم کنیم. درباره فرهنگ و مسائل فرهنگی و هنرمندان، باید با تریبونهای فرهنگی، بحث فرهنگی کرد. سیاست برای هوای سالم هنر،سم است!
آذین درباره برخی هنرمندان که خود را تافته جدابافته از مردم میدانند، گفت: هنر مردمی، هنرمند مردمی و خادم فرهنگ و مردم و کشور میخواهد، نه ارباب و خودپرست و شهرت و ثروتطلب که با سوء استفاده از وضعیت و جایگاه خود برخلاف نیازها و انتظارهای مردم حرکت کند. این خودمحوری و شهرت طلبی فقط مختص هنرمندنماهای وطنی نیست بلکه در جهان سینما و تلویزیون و ماهوارههای بیگانه هم مرسوم است که واضح است حاصل نبود دانش و باور و تعهد اجتماعی است. هنرمندان مردمی و مدیران کاربلد و خادم جامعه، هرگز به مردم پشت نمیکنند.
Thursday, 14 August , 2025